انصاف نیوز نوشت : بورس در ۴۰۲ چه سمت و سویی خواهد داشت؟ آیا بازار سرمایه جذابیت پیشین را برای سرمایهگذاران خرد بازمییابد یا بازار همچنان در تسخیر حقوقیها خواهد بود؟ این پرسشهایی است که انصاف نیوز با همایون دارابی، کارشناس بازار سرمایه در میان گذاشته است. او در مجموع ارزیابی خوشبینانهای از بورس در سال جدید ارائه میدهد.
او در ارزیابی فعل و انفعالات بازار اوراق بهادار در سال قبل گفت: سالی که گذشت سال سختی برای فعالان بازار سرمایه و در مجموع یک سال رکودی بود.
دارابی، قیمتگذاری دستوری را یکی از عوامل رکود بورس در سال ۴۰۱ خواند و افزود: در کنار قیمتگذاری دستوری، ارز ۴هزار و ۲۰۰ تومانی هم حذف شد و با حذف ارز ترجیحی و تبدیل آن به دلار ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی، قیمت در بازار آزاد هم جهش یافت و این جهش ارزی به شرکتها فشار بسیار زیادی وارد آورد.
این کارشناس، با استفاده از تعبیر «قیمتهای عجیب و غریب» برای نرخ دلار، افزایش نرخ بهره را هم یکی دیگر از عوامل فشار بر اقتصاد شرکتهای بورسی دانست و ادامه داد: تمام این بیثباتیها سبب شد که سال ۴۰۱ سال سختی برای معاملهگران باشد.
دارابی در مورد صعودیشدن شاخص در روزهای پایانی سال قبل گفت: رشد شاخص و عبور آن از کانال ۱ میلیون و ۹۰۰ هزار واحدی بعد از مدتها، باعث شد در مجموع بازدهی بازار سرمایه در یکسال گذشته، بازدهی نسبتا قابل قبولی باشد.
این کارشناس بازار سرمایه به سوال خبرنگار انصاف نیوز درباره وضعیت بنیادین بازار اوراق بهادار تهران پاسخ داد: بازار قابلیت رشد دارد اما اگر بازارهای موازی بازدهی بیشتری داشته باشند، طبیعتا دارندگان سرمایههای خرد به آن بازارها متمایل میشوند.
دارابی، کارشناس بازار سرمایه، شرایط بورس تهران در سال آینده را مثبت ارزیابی می کند البته به شرط پرهیز دولت از دخالت بیشتر در اقتصاد
او در مورد تاثیر دوگانه و متضاد افزایش نرخ ارز بر اقتصاد شرکتهای صادراتی بورس که از سویی هزینههای آنان را به شدت بالا میبرد و از سوی دیگر موجب رشد درآمدهای ارزیشان میشود گفت: در همه کشورها، کاهش ارزش پول ملی بر رشد صادرات موثر است. یعنی شرکتهای صادراتمحور شرایط بهتری را پیدا میکنند اما در ایران متاسفانه به دلیل وجود نرخهای چندگانه و آشفتگی در سیاستهای اقتصادی، اکثر شرکتهای ما از رشد نرخ ارز آسیب میبینند.
دارابی ادامه داد: نرخهای چندگانه ارز و تغییر دائمی سیاستهای اقتصادی سبب شده است که شرکتهای بورسی ما نتوانند از افزایش صادرات ناشی از کاهش ارزش پول ملی بهرهمند شوند.
این کارشناس بازار سرمایه اضافه کرد: سال قبل همین آشفتگی فشار شدیدی را به شرکتهای بورسی که مجبور بودهاند با نرخ ارز نیمایی کار کنند، وارد کرد چون این شرکتها در شرایطی که نرخ ارز در بازار آزاد هر روز بالا میرفت، مجبور بودند محصولات خود را به نرخ نیمایی بفروشند در حالیکه هزینههایشان هم بر اساس قیمت ارز در بازار آزاد بالا میرفت. در واقع نظام چند نرخی ارز جز منحرفکردن سرمایهها از مسیر اصلی خود دستاورد دیگری برای اقتصاد ایران نداشته است.
دارابی درباره ارزیابی عرضه اولیهها در سالی که گذشت، گفت: اکثر شرکتهایی که سهامشان در بورس عرضه شد شرکتهای موفقی از آب درآمدند و شرایط خوبی را رقم زدند اما به دلیل شرایط حاکم بر بازار، عرضههای کمتری در سال ۴۰۱ انجام شد و در نهایت در اسفند ماه ترافیکی از عرضههای اولیه را شاهد بودیم.
او از مسئولان سازمان بورس درخواست کرد با نظم بهتری عرضه اولیهها را انجام دهند و پیشنهاد کرد تقویم عرضهها تدوین و منتشر شود.
این کارشناس بازار سرمایه شرایط بورس در ۴۰۲ را مثبت ارزیابی کرد و ادامه داد: رفتار سهامداران حقیقی تابعی از سیاستهای اقتصادی دولت است به این معنا که اگر سیاستهای دولت به نفع تولید باشد و منافع بنگاهها را مد نظر داشته باشد، مردم از سرمایهگذاری در بورس استقبال میکنند و در مقابل اگر ببینند که حضورشان در بازارهای دلالی سود بیشتری نصیبشان میکند و واسطهگری بازدهی بیشتری دارد، قطعا به سمت آن بازارها میروند.
دارابی گفت: مردم را نمیتوان برای رفتارشان سرزنش کرد. وقتی با نرخگذاری دستوری شرکتهای بورسی دچار زیان یا عدم سودآوری میشوند، طبیعی است که مردم بروند طلا یا ارز بخرند. اگر شرایط کلی اقتصاد به بنگاهها کمک کند، مردم هم وارد بازارهای مولد میشوند.
او ادامه داد: مشکل اصلی اقتصاد ایران این است که دولت بهجای داوری، خودش یک بازیکن شده است که سوت را هم در دست دارد تا جایی که الان در نقش فروشنده حاملهای انرژی، نرخگذاری برای خوراک را به ابزاری برای حذف رقبای بخش خصوصی تبدیل کرده است و این سیاست سبب عقبماندگی شدید صنایع پتروشیمی گازی و تمایلزدایی از سرمایهگذاران بخش خصوصی برای حضور در این صنعت مهم و حیاتی شده است.
این کارشناس بازار سرمایه، دخالتهای دولت در اقتصاد را ویرانکننده خواند و گفت: شرایط بورس در ۴۰۲ بستگی به تصمیم دولت دارد. اگر همچنان بخواهند مانند یک بازیگر در اقتصاد نقشآفرینی کنند، شرایط مانند سال قبل خواهد بود اما اگر دولت از دخالت در جزییات بپرهیزد و فقط نقش سیاستگذار را ایفا کند، بازار قابلیت جذب سرمایههای بیشتری را دارد که در این صورت، قیمت سهام بالا میرود و شاخص کل رشد میکند.